معنی: |
کارت شناسایی مدرک هویتی کارت رسمی برای اثبات هویت |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم مرکب (خنثی = intetkøn) |
صرفها:
|
معنی: |
کارت شناسایی مدرک هویتی کارت رسمی برای اثبات هویت |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم مرکب (خنثی = intetkøn) |
صرفها:
|
توضیحات: |
identitetskort سندی رسمی است که اطلاعات هویتی فرد را شامل میشود، مانند نام، تاریخ تولد، عکس و شماره شناسایی. این کارتها معمولاً توسط دولتها صادر میشوند و برای شناسایی در امور بانکی، مسافرت و دسترسی به خدمات عمومی مورد استفاده قرار میگیرند. |
مترادفها: |
|
مثال: |
Du skal vise dit identitetskort, før du kan få adgang til bygningen. |
باید کارت شناسایی خود را نشان دهید قبل از اینکه اجازه ورود به ساختمان را داشته باشید. |
ریشهشناسی: |
کلمه identitetskort از ترکیب دو واژه تشکیل شده است:
|
معادل انگلیسی: |
|
اولین نفری باشید که نظر می دهید.