معنی: |
● مربوط به هورمونهای مردانه ● دارای صفات مردانه |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): صفت |
صرفها: ● androgen: برای اسامی با جنسیت (fælleskøn) ● androgent: برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn) ● androgene: جمع |
ما 57829 عضو و 11 عضو ویژه آنلاین داریم
معنی: |
● مربوط به هورمونهای مردانه ● دارای صفات مردانه |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): صفت |
صرفها: ● androgen: برای اسامی با جنسیت (fælleskøn) ● androgent: برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn) ● androgene: جمع |
توضیحات: |
صفتی که برای توصیف ویژگیهای مربوط به مردانگی یا ویژگیهای ناشی از هورمونهای مردانه استفاده میشود. |
مترادفها: |
● maskulin - مردانه |
مثال: |
Han har en meget androgen kropsbygning. |
او یک ساختار بدنی بسیار مردانه دارد. |
ریشهشناسی: |
کلمه "androgen" از یونانی "andr-" به معنی "مرد" و "-gen" به معنی "تولیدکننده" گرفته شده است. |
معادل انگلیسی: |
● androgenic (مربوط به هورمونهای مردانه) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.