نظرتان را بنویسید



لطفاً هر روز چند تا از اینها را (هر چقدر بیشتر بهتر) حفظ کنید. و روزهای بعد با تکرار سعی در به خاطر سپردنشون برای طولانی مدت داشته باشید.

بهترین راه برای اینکار استفاده از پروگرام هایی هست که برای موبایل وجود داره به نام فلش کارت. که به شما کمک میکنه در زمان های مختلف کلمه یا جمله ای رو که بهش میدید ازتون سوال کنه.

برای مثال در این لینک میتونید چندتاشون رو ببینید.

برای شنیدن صداهای کلمات دانمارکی، روی آنها کلیک کنید.

شماره

معنی مصدر



مصدر



حال



گذشته ساده



ماضی نقلی


مثال ها

126

باز کردن، شل کردن، رها نمودن


او تکلیف خود را به خوبی حل کرده است.

127

شکل دادن، فرم دادن، ساختن،‏ بنیان نهادن، شامل گشتن، ایجاد کردن، ترتیب کردن


آنها یک گروه راک تشکیل داده اند.

128

به یاد داشتن، به خاطر آوردن (با سپردن)


یادت هست کجا زندگی می کنند؟

129

بر عهده گرفتن، متعهد شدن، قبول کردن


کودک در سوپرمارکت دزدی کرد، اما والدین هیچ کاری نکردند.

130

(رفتن و) برداشتن، (رفتن و) آوردن، گرفتن


او رفت و بچه ها را از مهدکودک گرفت و آورد.

131

مقروض بودن، بدهکار بودن، مرهون / مدیون بودن


من یک عذرخواهی به آنها بدهکارم.

132

رها کردن، عدم حمایت کردن


شما میتونی به خونه نری، من شما رو میرسونم.

133

گم‌شدن، ناپدید گشتن، ناپیدا شدن


قلمم ناپدید شد.

134

فراموش کردن، از یاد بردن


یادم رفت اسمش چی است.

135

نظر انداختن، دیدن، دزدانه نگاه کردن


از پنجره به بیرون نگاه کرد.

136

از دست دادن، محروم شدن


کلیدهایم را گم کرده‌ام.

137

اجرا کردن، انجام دادن، به پایان رساندن


مسابقه را کامل کردند.

138

باز کردن، گشودن، گشادن، منفرج کردن، فراز کردن، وا کردن، افتتاح کردن حرکت دادن چیزی از موقعیتی که بستن آن را تشکیل می دهد، به موقعیتی که اجازه عبور را می دهد


پنجره ها را کاملا باز کرد.

139

دور کردن، فاصله انداختن، پاک کردن، برداشتن (لکه چربی را‏)


همه روزنامه های قدیمی را دور انداختیم.

140

ترک کردن، رها نمودن، بخشیدن (خطا)


آنها 3 سال پیش وطن خود را ترک کردند.

141

حرف زدن، سخن گفتن، گفتگو کردن، گفتن، وراجی کردن


او بیش از حد صحبت می کند.

142

تمام کردن / شدن، پایان دادن / گرفتن، به آخر رسیدن، نتیجه گرفتن، انتها یافتن، وارد شدن


روز با هوای آفتابی به پایان رسید.

143

پوشاندن، محافظه ‌کردن، پرده‌پوشی کردن، خسارت دادن / پرداختن


سفره ناهار را چیدند.

144

به دست آوردن، خدمتگزاری کردن، انجام دادن، بهره بردن


آنها تقریباً 100 کرون در ساعت درآمد دارند.

145

بکار گرفتن، بکار بردن، وقف کردن، سپردن، صرف کردن


می توانید از دیکشنری ها برای امتحانات استفاده کنید.

146

زیاد کردن، اضافه نمودن، ازدیاد بخشیدن، بالا بردن


دولت یارانه های کشاورزی را افزایش داد.

147

درست کردن، هدایت کردن به مسیر درست، تغییر چیزی که اشتباه است یا به اندازه کافی خوب نیست، نظم دادن به چیزی که درهم یا شلخته است


امشب همه کارها را درست می کنم.

148

اجتناب کردن، پرهیز نمودن، گریختن از


شما از شرکت در آزمون اجتناب نمی کنید.

149

گرفتن، محکم چسبیدن، در چنگ آوردن، اخذ کردن


او توپ را گرفت.

150

رخ دادن (اختلاف، مشکل، جنگ)، به وجود آمدن


وقتی در آشپزخانه آتش گرفت، وحشت در رستوران ایجاد شد.

برای ارسال نظر باید در سایت وارد شوید.
نماد باقی مانده است.
در حال بارگیری نظر ... نظر بعد از آن تازه می شود 00:00.

اولین نفری باشید که نظر می دهید.