
| معنی: |
| ● جلویی ● قدامی ● واقعشده در قسمت جلویی بدن |
| اطلاعات کلمه: |
| نوع کلمه (گرامری): صفت |
| صرفها: ● anterior: برای اسامی با جنسیت (fælleskøn) ● anterior: برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn) ● anteriore: جمع |
På vej til danskدنسک ۳ کتاب اول
Videre mod danskدنسک ۳ کتاب دوم
Midtvejs til danskدنسک ۳ کتاب سوم
På vej til danskدنسک ۳ کتاب اول
Videre mod danskدنسک ۳ کتاب دوم
Midtvejs til danskدنسک ۳ کتاب سومما 7916 عضو و 7 عضو ویژه آنلاین داریم

| معنی: |
| ● جلویی ● قدامی ● واقعشده در قسمت جلویی بدن |
| اطلاعات کلمه: |
| نوع کلمه (گرامری): صفت |
| صرفها: ● anterior: برای اسامی با جنسیت (fælleskøn) ● anterior: برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn) ● anteriore: جمع |
| توضیحات: |
| کلمهی anterior بیشتر در متون علمی، بهویژه در آناتومی استفاده میشود و به موقعیتی اشاره دارد که در جلوی بدن یا ساختار دیگر قرار دارد. متضاد آن posterior است که به بخش پشتی اشاره دارد. |
| مترادفها: |
| ● forreste – جلویی ● fremre – واقع در جلو |
| مثال: |
| Det knoglefragment blev fundet på den anteriore del af kraniet. |
| آن قطعه استخوانی در بخش جلویی جمجمه پیدا شد. |
| ریشهشناسی: |
| از لاتین anterior بهمعنای «جلویی»؛ شکل تفضیلی از ante بهمعنای «در جلو» یا «قبل از». |
| معادل انگلیسی: |
| ● anterior (جلویی / قدامی) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.