معنی: ● التهاب غده یا غدد لنفاوی● آدنیت به التهاب غدد اشاره دارد. همچنین به عنوان اصطلاحی برای التهاب غدد لنفاوی استفاده میشود. اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● adenitis: مفرد نامشخص● adenitisen: مفرد مشخص● جمع نامشخص: ندارد● جمع مشخص:…
معنی: ● اعتیاد● وابستگی شدید به یک ماده یا رفتار به طوری که کنترل آن دشوار باشد اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● addictio: مفرد نامشخص● addiction: مفرد مشخص● جمع نامشخص: ندارد● جمع مشخص: ندارد
معنی: ● فرزندخواندگی● فرآیند سازگاری یا تنظیم برای انطباق با شرایط جدید یا تغییر یافته● ویژگی یا ساختاری در یک موجود زنده که توانایی بقا و تولیدمثل آن را در محیط خاص افزایش میدهد● تغییر یا بازنویسی یک اثر هنری یا ادبی برای ارائه در قالبی جدید (مانند فیلم یا نمایشنامه)● سازگاری…
معنی: ● هورمونی که از غده هیپوفیز قدامی ترشح میشود و ترشح کورتیزول از غده فوق کلیه را تحریک میکند● هورمونی که در پاسخ به استرس یا کاهش سطح کورتیزول در بدن تولید میشود اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● ACTH: مفرد نامشخص● ACTH'en: مفرد…
معنی: ● افزایش غیرطبیعی اسیدیته در خون یا بافتهای بدن● اختلال در تعادل اسید-باز بدن که منجر به کاهش pH خون میشود● اسیدوز اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● acidose: مفرد نامشخص● acidosen: مفرد مشخص● جمع نامشخص: ندارد● جمع مشخص: ندارد
معنی: ● میزان اسیدی بودن یک محلول یا ماده● درجهٔ اسیدیته (معمولاً بیانشده با مقدار pH)● مقدار اسید موجود در یک ماده یا محیط اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● aciditet: مفرد نامشخص● aciditeten: مفرد مشخص● جمع نامشخص: ندارد● جمع مشخص: ندارد
معنی: ● ساییدگی یا فرسایش سطحی مواد● آسیب یا خراش سطحی پوست یا بافتهای نرم● ساییدگی یا فرسایش سطحی در زمینههای زمینشناسی یا دندانپزشکی اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● abrasion: مفرد نامشخص● abrasionen: مفرد مشخص
معنی: ● اصطلاحی که توصیف میکند آیا چیزی با حالت عادی متفاوت است یا خیر● ناهنجار● غیرطبیعی● منحرف● گمراه (در موارد خاص) اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): صفت صرفها:● aberrant: برای اسامی با جنسیت (fælleskøn)● aberrant: برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn)● aberrante: جمع
معنی: پزشک گوش و حلق و بینی اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● مفرد نامشخص: øre-næse-hals-læge● مفرد مشخص: øre-næse-hals-lægen● جمع نامشخص: øre-næse-hals-læger● جمع مشخص: øre-næse-hals-lægerne
معنی: بخش گوش و حلق و بینی اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● مفرد نامشخص: øre-næse-halsafdeling● مفرد مشخص: øre-næse-halsafdelingen● جمع نامشخص: øre-næse-halsafdelinger● جمع مشخص: øre-næse-halsafdelingerne
معنی: گوش حلق و بینی اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● مفرد نامشخص: øre-næse-hals● مفرد مشخص: øre-næse-halsen● جمع نامشخص: øre-næse-halse● جمع مشخص: øre-næse-halsene
معنی: ● مربوط به نفرولوژی● مربوط به پزشکی کلیه اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): صفت صرفها:● برای اسامی با جنسیت (fælleskøn): nefrologisk● برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn): nefrologisk● جمع: nefrologiske
معنی: مربوط به پزشکی هستهای اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): صفت صرفها: ● برای اسامی با جنسیت (fælleskøn): nuklearmedicinsk● برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn): nuklearmedicinskt● جمع: nuklearmedicinske
معنی: ● بیماری کبد● بیماری جگر اطلاعات کلمه: نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) صرفها:● مفرد نامشخص: leversygdom● مفرد مشخص: leversygdommen● جمع نامشخص: leversygdomme● جمع مشخص: leversygdommene