ورود آسان با گوگل

  • Multi Category: A
نظرتان را بنویسید

معنی:
● اصطلاحی که توصیف می‌کند آیا چیزی با حالت عادی متفاوت است یا خیر
● ناهنجار
● غیرطبیعی
● منحرف
● گمراه (در موارد خاص)

اطلاعات کلمه:
نوع کلمه (گرامری): صفت
صرف‌ها:
● ناهنجار (برای اسامی با جنسیت fælleskøn): aberrant
● ناهنجار (برای اسامی بدون جنسیت intetkøn): aberrant
● ناهنجار (جمع): aberrante

توضیحات:
صفت "aberrant" برای توصیف چیزی استفاده می‌شود که از حالت نرمال، معمول یا مورد انتظار منحرف شده باشد. می‌تواند به رفتار، ویژگی‌ها یا نتایج غیرعادی اشاره کند.

 

مترادف‌ها:
● unormal - غیرعادی
● afvigende - منحرف، متفاوت
● mærkelig - عجیب، غریب

مثال:
Lægen foretog en aberrant undersøgelse af patienten.
پزشک یک معاینه ناهنجار از بیمار انجام داد.

 

ریشه‌شناسی:
از لاتین "aberrans" که از فعل "aberrare" به معنی "سرگردان شدن، منحرف شدن" گرفته شده است. "Ab-" به معنی "دور از" و "errare" به معنی "سرگردان شدن" است

 

معادل انگلیسی:
● ناهنجار = aberrant
● غیرطبیعی = abnormal
● منحرف = deviant

 

برای ارسال نظر باید در سایت وارد شوید.
نماد باقی مانده است.
در حال بارگیری نظر ... نظر بعد از آن تازه می شود 00:00.

اولین نفری باشید که نظر می دهید.