معنی: |
● سوابق بیماری ● شرح حال پزشکی |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● مفرد نامشخص: anamnese ● مفرد مشخص: anamnesen ● جمع نامشخص: anamneser ● جمع مشخص: anamneserne |
ما 34670 عضو و 9 عضو ویژه آنلاین داریم
معنی: |
● سوابق بیماری ● شرح حال پزشکی |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● مفرد نامشخص: anamnese ● مفرد مشخص: anamnesen ● جمع نامشخص: anamneser ● جمع مشخص: anamneserne |
توضیحات: |
در پزشکی، "anamnese" به اطلاعاتی اطلاق میشود که پزشک از بیمار درباره علائم، بیماریهای قبلی، سوابق خانوادگی و عادات زندگی به دست میآورد. این اطلاعات نقش مهمی در تشخیص و درمان دارند. |
مترادفها: |
● sygehistorie - تاریخچه بیماری ● patienthistorie - سابقه بیمار |
مثال: |
Lægen indsamlede en grundig anamnese før diagnosen blev stillet. |
پزشک قبل از تعیین تشخیص یک شرح حال پزشکی دقیق جمعآوری کرد. |
ریشهشناسی: |
کلمه "anamnese" از یونانی "anamnesis" به معنی "بازیابی حافظه" گرفته شده است. |
معادل انگلیسی: |
● medical history (سوابق بیماری) ● anamnesis (شرح حال پزشکی) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.