معنی: |
● پیوند عروقی ● اتصال بین دو بخش بدن |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● مفرد نامشخص: anastomosis ● مفرد مشخص: anastomosen ● جمع نامشخص: anastomoser ● جمع مشخص: anastomoserne |
ما 35096 عضو و 9 عضو ویژه آنلاین داریم
معنی: |
● پیوند عروقی ● اتصال بین دو بخش بدن |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● مفرد نامشخص: anastomosis ● مفرد مشخص: anastomosen ● جمع نامشخص: anastomoser ● جمع مشخص: anastomoserne |
توضیحات: |
"Anastomosis" در پزشکی به معنای ایجاد اتصال میان دو ساختار لولهای مانند رگهای خونی یا بخشهای روده است. این اتصال میتواند به صورت طبیعی یا از طریق جراحی انجام شود و نقش مهمی در بازگرداندن عملکرد طبیعی اندامها دارد. |
مترادفها: |
● forbindelse - اتصال ● sammenføjning - الحاق |
مثال: |
Kirurgen udførte en anastomosis mellem de to blodkar for at genoprette blodcirkulationen. |
جراح یک پیوند عروقی بین دو رگ ایجاد کرد تا جریان خون را بازگرداند. |
ریشهشناسی: |
کلمه "anastomosis" از یونانی "anastomōsis" به معنی "دهان به دهان شدن" یا "اتصال" گرفته شده است. |
معادل انگلیسی: |
● anastomosis (پیوند عروقی یا اتصال) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.