معنی: |
● تغذیهای ● مربوط به غذا ● وابسته به گوارش |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): صفت |
صرفها: ● alimentær: برای اسامی با جنسیت (fælleskøn) ● alimentært: برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn) ● alimentære: جمع |
ما 31663 عضو و 10 عضو ویژه آنلاین داریم
معنی: |
● تغذیهای ● مربوط به غذا ● وابسته به گوارش |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): صفت |
صرفها: ● alimentær: برای اسامی با جنسیت (fælleskøn) ● alimentært: برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn) ● alimentære: جمع |
توضیحات: |
alimentær به چیزی گفته میشود که مربوط به غذا، تغذیه یا فرآیند گوارش باشد. در متون پزشکی و علمی به موضوعاتی مانند عفونتهای غذایی یا مسیر گوارشی اشاره میکند. |
مترادفها: |
● ernæringsmæssig - مربوط به تغذیه ● fødemæssig - مربوط به غذا |
مثال: |
Sygdommen skyldes en alimentær infektion. |
این بیماری ناشی از یک عفونت تغذیهای است. |
ریشهشناسی: |
از لاتین "alimentarius" برگرفته شده که از "alimentum" به معنای "غذا" و "تغذیه" میآید. |
معادل انگلیسی: |
● alimentary (تغذیهای، مربوط به گوارش) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.