معنی: |
● سفتکننده ● جمع کننده (بافت) ● بندآورنده (خونریزی) ● ضد التهاب |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): صفت |
صرفها: ● astringerende: برای اسامی با جنسیت (fælleskøn) ● astringerende: برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn) ● astringerende: جمع |
ما 20014 عضو و 9 عضو ویژه آنلاین داریم
معنی: |
● سفتکننده ● جمع کننده (بافت) ● بندآورنده (خونریزی) ● ضد التهاب |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): صفت |
صرفها: ● astringerende: برای اسامی با جنسیت (fælleskøn) ● astringerende: برای اسامی بدون جنسیت (intetkøn) ● astringerende: جمع |
توضیحات: |
1- به ویژگی موادی اطلاق میشود که باعث انقباض بافتها میشوند. این ویژگی در داروها و محصولات بهداشتی برای کاهش التهاب، بستن منافذ پوست یا جلوگیری از خونریزیهای خفیف استفاده میشود. 2- داروهای قابض داروهایی هستند که باعث انقباض غشاهای مخاطی و زخمها میشوند. برای مثال، درمان با این عوامل باعث لخته شدن خون میشود. |
مترادفها: |
● sammensnerpende - جمعکننده ● tonisk - تقویتکننده ● hæmostatisk - ضد خونریزی |
مثال: |
Denne astringerende creme hjælper med at reducere porernes størrelse. |
این کرم سفتکننده به کاهش اندازه منافذ پوست کمک میکند. |
ریشهشناسی: |
از واژهی لاتین "astringere" به معنی "سفت کردن" یا "چسباندن" گرفته شده است. |
معادل انگلیسی: |
● astringent (سفتکننده) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.