ورود آسان با گوگل

نظرتان را بنویسید

substantiv, fælleskøn

صرف: 

  • مفرد مشخص: relationen
  • جمع نامشخص: relationer
  • جمع مشخص: relationerne

تلفظ:

معنی‌ها:
  1. رابطه یا پیوند:
    ارتباط یا وابستگی میان افراد، اشیاء یا مفاهیم.

    • مثال:
      • Hun har en tæt relation til sin familie
        (او رابطه نزدیکی با خانواده‌اش دارد.)
  2. نسبت یا ارتباط منطقی:
    رابطه منطقی یا معنایی بین دو مفهوم یا موضوع.

    • مثال:
      • Der er en relation mellem pris og kvalitet
        (بین قیمت و کیفیت یک ارتباط وجود دارد.)
  3. ارتباط اجتماعی یا عاطفی:
    اشاره به روابط انسانی، مانند دوستی، شراکت یا روابط خانوادگی.

    • مثال:
      • De har haft en professionel relation i mange år
        (آن‌ها برای سال‌ها یک رابطه حرفه‌ای داشته‌اند.)

نکته:

  • این کلمه از لاتین وارد زبان دانمارکی شده و در زمینه‌های رسمی، اجتماعی و علمی استفاده می‌شود.
  • بسته به زمینه، می‌تواند به ارتباطات شخصی، حرفه‌ای یا مفهومی اشاره داشته باشد.
برای ارسال نظر باید در سایت وارد شوید.
نماد باقی مانده است.
در حال بارگیری نظر ... نظر بعد از آن تازه می شود 00:00.

اولین نفری باشید که نظر می دهید.